لاک پشت

ساخت وبلاگ

موضوعات وب

امکانات وب

45FD31B-5C6E-11D1-9EC1-00C04FD7081F VIEWASTEXT>
یک روز خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا کهلاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن ! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترککردند . در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند ! پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند. بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد . لاک پشت کوچولو ناله کرد،جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود ! او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره . خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد . سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنجسال … شش سال … سپسدر سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده . او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد . در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید، « دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم »! نتیجه اخلاقی : بعضی از ما ،زندگیمون صرفانتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن . آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدهند هستیم که خودمون عملا هیچ کاری انجام نمی دهیم داستان هاي جالب...
ما را در سایت داستان هاي جالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahmad worldalibi بازدید : 556 تاريخ : جمعه ساعت: 0:47 AM

نويسندگان

نظر سنجی

ایا از وبلاگ داستان های جالب راضی هستین

خبرنامه